اقطاب و مشایخ فرقه نعمت الهیه دراویش را به عدم دخالت در امور سیاست منع کرده‌اند. این دستور به‌قدری تأکید شده است که در اکثر مکتوبات اقطاب و مشایخ فرقه تا قطبیت نورعلی تابنده ، دراویش خود را درگیر مسائل سیاسی نمی‌کردند.
باورهای مسیحیت صهیونیستی دارای انحرافات و جعلیات متعددی است. از همان ابتدا که آموزه‌های انحرافی در آیین مسیحیت وارد شد ،بسیاری از اندیشمندان اعتراض خود را مطرح کردند لکن ثمره‌ای برای اصلاح و روشنگری جامعه نداشت. در این مجال یک نمونه از آموزه‌های انحرافی که موردبحث و حتی جدل میان اندیشمندان مسیحی شده بود را از منابع مورد اعتماد مسیحیان به‌اختصار بیان می‌کنیم.
مهره های رسانه ای بهائیت با کلید واژه تحول اجتماعی در صدد برآمده اند تا ارزش های ملی، فرهنگی و اخلاقی را از اجتماع حذف نمایند. در حقیقت، مبدل کردن جامعه به یک اجتماع مبتذل با مولفه هایی چون آزادی جنسی، محور اصلی این فعالیت مهره های بهائی می باشد.
_copy_aezk.jpg)
اسناد و مدارک تاریخی معتبر و موثق گواهی می‌دهد که زنان در فرق تصوف همواره از محدودیت‌ها و مشکلات جدی برخوردار بوده و ارزش انسانیت آنان نادیده گرفته‌شده است بعضاً در برخی موارد نادر ذکرشده است زنان مورداحترام اقطاب و مشایخ فرقه قرارگرفته‌اند و کراماتی هم برایشان ذکرشده اما درنهایت مشاهده می‌شود که هدف اصلی آنان جز بهره‌برداری برای رونق مسلک فرقه چیز دیگری نبوده است.
اوشو یکی از مهم ترین اشخاص تاثیرگذار در میان سرکرده های عرفان های کاذب است. او با الفاظ مختلف و به مناسبت های گوناگون علیه عقل، منطق و فلسفه صحبت کرده است که به برخی از آنان در کانال رهپویان هدایت و وبلاگ اشاره شده است. اوشو معتقد است؛ از راه ذهن و عقل نمی توان به حقیقت رسید و اگر سالک بخواهد از راه عقل به مقصد برسد، در حقیقت از مقصد خود دورتر می شود. مثل سگی می ماند که میخواهد که سعی میکند دم خود را با دندان بگیرد، اما هر چه به سوی آن حمله ور می شود از آن دورتر می شود. ( آواز سکوت، ص 206)
جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی شریعت اسلام ناب محمدی، برای اقلیت‌های دینی ساکن در خاک کشور احترام خاصی قائل شده و نمونه‌های اجرایی آن را از قوانین و مقررات جاریه کشور در مطالب قبلی بیان کردیم. حال قصد داریم مبانی قرآنی حقوق و امتیازاتی که برای اقلیت‌های دینی در نظر گرفته‌شده را به‌اختصار از منظر دو آیه قرآن کریم بیان نماییم.
عمل شیطانی همچنسگرایی که در سطح جوامع غربی پدیدار شده و از آن به عنوان یک رفتار عادی یاد شده بود به مرور نیاز به گسترش و تسری داشت. حال باید نقش عرفان های کاذب و سرکرده های فرقه های به ظاهر معنوی را در این جریان جستجو نمود. عادی سازی و پاکسازی این عمل شنیع، ضد دین و بنیان سوز در فرقه های انحرافی ظهور و بروز زیادی دارد که به چند نمونه اشاره می کنیم
رسانه های بهائی به محض برخورد قانونی با مهره های فرقه، از ابزار مظلوم نمایی و تهییج عواطف استفاده می کنند و سعی می کنند تا با ترسیم فضایی احساسی، با این که خیانت فرد به ایران محرز شده، وی را موجه جلوه دهند. ترسیم فضای احساسی اغلب با پخش تصاویری از مجرمان همراه است که در آن فرد یا افراد به یک فعالیت هنری اشتغال دارند.
